کلاغ ها پایان یافتند

جاودانگی دفن شد

در اوج هیاهوی لک لک ها

اندکی خوف و ترس شناور شد

ماهیان ساحل زندگی جان دادند

تا که خورشید باز هم خوابید

لحظه های مرگ مصور شد

دفتر فکر مملو از غصه

بغض دلقک باز باران شد

کوچه ی تاریخ شد بن بست

ساعتی زمان توقف کرد

و در این برج ، باز تنهایی

مونس لحظه های عاشق شد

R.Kh